آتش سوزی در مدارس ایران سابقه ای چند ساله دارد و تا کنون منجر به مرگ ده ها دانش آموز و معلم و سوختگی چند ده دانش آموز در طول این سال ها شده است. آخرین نمونه این نوع فجایع دوشنبه هفته پیش بر اثر اصابت صاعقه به مدرسه کانکسی روستای کنگرستان از توابع دزفول سه معلم و دو نوجوان از اهالی روستا دچار سوختگی شدند و دو تن از مصدومان تا کنون جان خود را از دست داده اند! حادثه صاعقه دزفول حتی اگر به روایت های رسمی بسنده کنیم و دلیلش را همان صاعقه عنوان کنیم، باز چیزی در حد یک فاجعه انسانی است که متاسفانه و با کمال اطمینان اعلام می کنیم که آخرینش هم نخواهد بود و هم در زمستان امسال و هم در سال های بعد از این قبیل حوادث خواهیم داشت.
روایت ها درباره علل آتش سوزی در مدارس کشور متفاوت است. اما آنچه که اکثر ناظران اجتماعی، رسانه ها و مسئولان آموزش و پرورش نسبت به آن توافق دارند، استفاده از بخاری نفتی و سیستم های گرمایشی غیر استاندارد در مدارس کشور است! شاید عجیب و خنده دار باشد اما بسیاری از مناطق کشور در حال حاضر فاقد سیستم های گرمایشی مناسب هستند، به طوری که از ۵۰۰ هزار کلاس درس کشور ۳۰ درصد یعنی۱۵۰ هزار کلاس همچنان از بخاری نفتی که گفته میشود استاندارد هم نیست، استفاده میکنند.
آتش سوزی در مدرسه دخترانه انقلاب اسلامی پیرانشهر یکی از بزرگترین حوادث آتش سوزی در مدارس کشور بود که آن هم به دلیل عدم رعایت استانداردهای فنی در مدارس کشور و استفاده از بخاری نفتی صورت گرفت که منجر به فوت یک دانش آموز، حال وخیم پنج دانش آموز و سوختگی ۲۲ دانش آموزان دیگر شد. و البته گل سر سبد حوادثی از این قبیل برای دانش آموزان مربوط به فاجعه شین آباد است که هنوز عواقب انسانی آن تمام نشده و دخترانی که هنوز منتظر مساعدتی هستند شاید از غیب رسد و سرنوشت شان را دگرگون کند.
اینکه چهل و دو سال بعد از انقلاب هستند مدارسی که سیستم گرمایشی ندارند، یا مناطقی که دانش آموزانش در کپرها تحصیل می کنند، جای بسی تاسف و پرسش های جدی است. تازه این مسئله را هم باید در نظر گرفت که بسیاری از مدارس هم با همت خیرین مدرسه ساز ساخته و ترمیم شده است.
اوج روزهای بررسی لایحه بودجه است، کافی است نگاهی به جدول بودجه نهادهای مختلف بیاندازید و آن را با بودجه آموزش و پرورش به عنوان عالیترین نهاد آموزشی کشور مقایسه کنید تا متوجه شوید چرا نیمی از مدارس ایران بر سر دانش آموزانش خراب می شود و یا هنوز از یک بخاری ساده نفتی برای گرمایش استفاده می کند. فلان بنیاد که معلوم نیست قرار است کدام اتم را بشکافد و چه گلی بر سر این مملکت بزند، ده برابر آموزش و پروروش بودجه دارد و این ادعا واهی نیست که نظام آموزشی ایران با صدقه خیرین همیشه اداره شده است. چون بودجه در نظر گرفته شده کفاف دخل و خرج روزمره شان را هم نمی دهد. امسال شاهد چند ده برابر شدن بودجه بسیاری از نهادها بودیم، در این بین صد هزار تومانی هم به بودجه آموزش وپروروش اضافه کردند تا از قافله افزایش ها عقب نماند.
به هر حال در طول همه این سالها عالیترین نهاد آموزشی کشور همواره مورد بی مهری قرار گرفته و هیچ گاه ارقام بودجه ای بر اساس اهمیتش اختصاص نیافته است. حال بماند که حقوق ماهیانه معلمان هم چنان توفیری با دریافتی یک کارگر ساده ندارد و همیشه مورد بحث و نقد در فضای اجتماعی کشور بوده است. اختصاص دادن سهم ناچیزی از بودجه نهادهایی که هیچ بازدهی مشخصی ندارند، می تواند بخش اعظمی از مشکلات این حوزه را مرتفع نماید ولی افسوس که تدبیری در این رابطه اندیشیده نمی شود.
اینجا تحصیل به قیمت جان آب می خورد!
فلان بنیاد که معلوم نیست قرار است کدام اتم را بشکافد و چه گلی بر سر این مملکت بزند، ده برابر آموزش و پروروش بودجه دارد و این ادعا واهی نیست که نظام آموزشی ایران با صدقه خیرین همیشه اداره شده است.
لینک کوتاه : https://rejaletabriz.ir/?p=3757
- نویسنده : وحید خدادادی
- ارسال توسط : mellat
- 303 بازدید
- بدون دیدگاه