غرض/ در بحبوحه اخبار ناخوشایند و استرس آوری که مدتهاست روی خروجی رسانه ها لاجرم و به جهت رسالت رسانه ای شان قرار می گیرد، خبر سفر وزیر صمت به استان و مصداقا به کلانشهر تبریز که قطعا با رایزنی و همت مدیریت عالی استان صورت گرفته بود، از آن دست اخباری بود که می توانست اقلا برای چند لحظه هم که شده حال خوب کن باشد.
در فضای ایزوله شده کرونایی و تحریم های ظالمانه ای که روز به روز بر ابعاد آن افزوده می شود، در میان اخبار کوتاه و بلندی که روزانه از خودکشی، فقر و گرانی حکایت دارد، خبر افتتاح چند هزار میلیاردی که می توانست جمع کثیری از جوانان جویای کار این استان را که در طلب روزی حلالند، از قبل شغل و درآمد تامین نماید و از بار روانی این حجم از خانوارها که چشم امیدشان به نان آور خانه است، بکاهد خبر مسرت بخشی بود که در لابلای این اخبار سیاه و بعضا زرد گم شد و یا اگر بخواهیم صادقانه و رک سخن بگوییم، پرداختی درخور نشد!غرض
برای مایی که روزانه اخبار استانی را با جدیت دنبال می کنیم، این نوع برخورد عجیب، ولی به اعتقاد نگارنده حقیر ریشه در برخی غرض و مرض ها داشت و دلایلی چند، که پرداختن به آن به جهت الزامی که از بابت رسانه ای بر دوش داریم، خالی از لطف نخواهد بود. از ایرادات اساسی که باعث گردید تا همه کاسه کوزه ها در همه این سال ها از قبل سو مدیریت ها بر سر دولت بشکند، ضعف فاحش سیستم رسانه ای دولت و ناآشنایی روابط عمومی های نهادهای دولتی با مسئله مهم و حیاتی نقش رسانه در تلطیف فضای روانی جامعه بود. به تاسی از این شیوه نادرست روابط عمومی استانداری آذربایجان شرقی نیز با گلچین رسانه ها پوشش این خبر مهم را ابتر گذاشته و گله مندی از این نوع رفتار تبعیض آمیز در میان اصحاب رسانه و قلم به وجود آمده که البته گلایه به جایی است. روابط عمومی نهاد استانداری تعمدا یا سهوا از رسانه هایی برای پوشش خبری دعوت کرده بود که به فاصله ۲۴ ساعت قبل از سفر وزیر با انتشار اخبار و گزارش های مغرضانه سعی در تحت الشعاع قرار دادن این سفر داشتند! و جالب آن که از میان رسانه های حامی دولت فقط خواجه حافظ شیرازی به این مراسم دعوت بود و لاغیر! همین رفتار همانا و موضع گیری برای عدم پوشش این سفر و دستاوردهای آن همانا، تا این افتتاح که با در نظر گرفتن فضای اقتصادی فعلی کاری کارستان بود، انعکاس چندانی نداشته باشد. یکی دیگر از دلایل مغفول ماندن خبر این افتتاح مشکلات شخصی بود که متاسفانه برخی رسانه ها با شخص متولی آن داشتند. رسانه هایی که در ظاهر با لیبل استقلال کاری فعالیت دارند و مصلحت نیست که از پرده برون افتد راز! این قلم نه سودای چاپلوسی دارد و نه رفتارهایی از این دست را بر می تابد، اما معتقد است که خروجی رسانه ها باید منعکس کننده عین خبر باشد و لاغیر. و اگر زاویه ای در این رابطه وجود دارد این نقد و زاویه می تواند در قالب های دیگری از جمله تحلیل اخبار خود را بروز و ظهور دهد.غرض
شبکه استانی هم که نشان داد هم در انتشار خبر فوق و نحوه پوشش تصویری آن جنبه اعتدال و عدالت را آن گونه که باید رعایت نکرد. این رسانه به طرز ماهرانه ای نحوه تحریر خبر را به گونه ای ترتیب داده بود تا اثری از نام پر آوازه شیرین عسل و محل افتتاح طرح نباشد و در گویش خبر به یک سری کلیات آن هم از باب الزام اشاره کرد که در جای خود محل تانی داشت./غرض
این افتتاح با تمام زاویه هایی که یک رسانه می تواند با شخص بخصوصی داشته باشد، اگر می توانست از فشار روانی حاصل از رکود و بیکاری حتی به اندازه یک اپسیلون بکاهد، باز امر مبارکی بود. اگر قرار باشد یونس ژائله در قبال واگذاری به زعم عالیجنانبان مسئله دار کشت و صنعت پاسخگو باشد، این وظیفه دستگاه محترم قضایی است و اصل تفکیک مسئولیت ها در این رابطه رعایت نشده است. حتی اگر اشتباهی هم در این رابطه رخ داده باشد، مسئولیتش باز متوجه نهاد متولی امر یعنی سازمان خصوصی سازی است. برخی دوستان که این روزها به جهت تنها دو فقره واگذاری مسئله دار برآشفته اند، کاش همین موضع را در دوره های گذشته هم داشتند تا ما با اطمینان بیشتری خیر بودن نیت شان را باور کنیم. صاحب این قلم نه در مقام اعلام برائت است و نه مزدور کسی بوده تا زبان انوری بگشاید و مجیز گوی کسی باشد. هر آن چه به رشته تحریر در می آید جز با اعتقاد قلبی نبوده و وام دار احدی نیز نمی باشد. اینجانب صرفا چند بار در خلال جلسات عمومی و از دور با یونس ژائله دیدار داشته و اشاره به این موضوع از آن جهت است که ملامتی نباشد که آن چه مرقوم می شود، باور های شخصی است. عجیب است که ما استعداد بی نظیری در حیف و میل سرمایه های اجتماعی خود داریم؟ عجیب نیست؟ کارآفرینی که توانسته چند هزار خانوار را از باب معاش زندگی تامین نماید به زعم این حقیر سرمایه اجتماعی است که برخی تعمدا و در جهت رفتارهای پوپولیستی او را مورد لطف و عنایت خویش قرار می دهند. آن هایی که امروز بر سر واگذاری ها رگ غیرت شان تیر کشیده، همان هایی هستند که صنعت این خطه را به خاک سیاه نشاندند و با اصرار بر درک ناصحیح از اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی بلایی بر سر برخی واحدهای تولیدی آوردند که آن سرش ناپیدا! همین عزیران امروز مدعی پروپاقرص اجرای ناصحیح اصل یاد شده اند! تک تک کسانی که به رغم فضای رکود، علم تولید را برافراشته اند، دست مریزاد دارند حتی اگر برخی رسانه های به اصطلاح با پسوند ملی و با رویکرد میلی این موفقیت را نبینند. باز و به تکرار می گوییم که استعداد ما در ضایع کردن داشته هایمان رقت برانگیز و تماشایی است که البته این خصیصه برای جامعه ای که در گذشته و به کرات فاعل این رفتارها بوده چیز چندان عجیبی نیست.