وحید خدادادی
جلسه صبح چهارشنبه هیئت دولت حواشی خاص خود را داشت. بعد از اتفاقاتی که در برنامه زاویه شبکه چهار رخ داد، روابط فی مابین دولت و صداوسیما بدتر از گذشته شکرآب شده و کار به جایی رسید که علی رغم عذرخواهی از رییس جمهور، برای جلسه همان روز دعوت نامه ای برای علی عسگری فرستاده نشد.
اما نکته حائز اهمیت در رابطه با این جلسه، ادبیات رییس جمهور و واکنش او به اتفاقات اخیر بود. در طی روزهای گذشته هجمه ها به دولت شتاب بیشتری گرفته بود. احضار ظریف و دو کارته کردن او توسط مجلس، احضار وزیر ارتباطات توسط دستگاه قضایی در رابطه با افزایش پهنای باند و ادبیات منقلی کارشناس صداوسیما دست روی دست گذاشت تا شاهد متفاوت حسن روحانی تاریخ انقلاب باشیم.
این حسن روحانی هیچ شباهتی با دوران ریاست جمهوری خود نداشت و حتی در کوران رقابت های انتخاباتی هم او را اینگونه ندیده بودیم. او منتقدان را مخاطب قرار داد و ابتدا در واکنشی قاطعانه و در پاسخ تغییراتی که بهارستان در لایحه بودجه ایجاد کرده، اعلام کرد که اگر تغییرات شگرف باشد، آن را نخواهد پذیرفت! این گفته ها نشان داد که کشمکش بر سر بودجه به جاهای باریک خواهد کشید و شاید همانند سال قبل به حکم حکومتی برسد.
مطلب بعدی که رییس جمهور را متفاوت کرد، داستان احضار آذری جهرمی بود. او همه اتهامات مربوط در کیفرخواست وزیر ارتباطات را شخصا پذیرفت و دفاع او از وزیرش در تاریخ جمهوری اسلامی بی سابقه بود. حتی هاشمی رفسنجانی هم با تمام قدرت و نفوذی که در بدنه حاکمیت داشت، در قبال مسائلی که برای نزدیکانش رخ داد، رای به سکوت داد. تا حدودی احمدی نژاد در این فقره با روحانی ایاق بوده و او نیز یک بار در دوران زعامتش کابینه را خط قرمز خود اعلام کرد. روحانی صراحتا اعلام کرد که کسی حق احضار و برخورد با وزیر را ندارد و اگر قرار به احضار و برخورد است، او خود به جای همه تاوان خواهد داد. رییس جمهور صراحتا و نه در لفافه مسئولیت افزایش پهنای باند اینترنت کشور را پذیرفت تا عملا راه را برای برخوردهای بعدی با کابینه مسدود نماید.
هر چند خیلی دیر است و فرصت چندانی برای ادامه نیست و به تعبیر رییس جمهور تنها شش ماه از عمر دولتش باقی مانده، اما سپهر سیاسی کشور عصبانی ترین روحانی هشت سال اخیر را دید. جای تعجب داشت، او حتی در بحبوحه مناظرات سال های ۹۲ و ۹۶ نیز که آماج اتهامات و نقدهای کاندیداهای رقیب بود، چنین عکس العملی از خود نشان نداده بود. تا جایی که در آوردگاه ۹۶ و برای آن که مستقیما با قالیباف و رئیسی شاخ به شاخ نشود، معاون اول خود را نیز کاندیدای انتخابات کرد تا نقش سپر دفاعی را بازی کند و او تا پایان مناظرات مباحث را با آرامش و طمانینه پیش برد. حال شخصیتی با این کاراکتر که در قبال همه انتقادات تند به لبخند و متلک اکتفا کرده چنین بر می آشوبد.
چه اتفاقی افتاده که حسن روحانی را چنین برافروخته جلوه می نمود؟ همانطور که اشاره شد کمتر از شش ماه دیگر او پاستور را ترک خواهد کرد و پیش بینی این بود که مدت کوتاه باقی مانده را هم به سیاق قبل سپری نماید. تا سرنوشت روسای جمهور قبل از خود را تجربه ننماید. او که در قبال اکثر درخواست های اصولگرایان در این هشت سال کرنش نشان داده بود، این بار نشان داد که میتوانست روحانی دوست داشتنی سال ۹۲ باقی بماند و قاطعیت را در حد اعلای آن بلد است، اما اینکه چرا بعد از هشت سال و در ماه های پایانی تصمیم به خرج کردن آن گرفته، پرسشی بی پاسخ است. یا رییس جمهور با همین فرمان قطار دولت را در ماه های پایانی خواهد راند یا اتفاق روز چهارشنبه در حکم چشم غره ای بیش نبود و باز روحانی سابق را خواهیم دید؟