یکی از چالشی ترین مسائل و موضوعاتی که این روزها بر سپهر سیاسی و اجتماعی ایران پرده انداخته و بعد از فوت ناگهانی و تاثر برانگیز مهرداد میناوند و علی انصاریان، اهمیتش دو چندان شده است، بحث واکسن کرونا و نحوه تهیه و توزیع آن است. این روزها و در فضای مجازی بعضا شایعاتی مبنی بر این که اگر مثلا دولت و مسئولان ذیربط فلان تصمیم را می گرفتند، اکنون این دو عزیز ما را ترک نکرده بودند. حال نه در فقره واکسن کرونا که تقریبا در تمام حوزه ها نهاد دولت به معنای عام آن است با بحران عدم اعتماد روبروست.
این روزها دولتی ها از احتمال بهبود وضعیت اقتصادی سخن می گویند! به زعم نگارنده بهبود جزیی ممکن است در اواخر دولت دوازدهم و یا با آغاز یک دولت تماما اصولگرا و یا به تعبیر تازه تر انقلابی اوضاع کمی بهبود یابد، اما روی ریل افتادن اقتصاد ایران تنها با بازگشت آمریکا به برجام یا هر اتفاق دیگری به این راحتیها نخواهد بود. اقتصاد در ایران تابعی از نظام اجتماعی و سیاسی و قواعد حاکم بر آن است.
رفتار برخی مسئولان، بیتوجهی به ضرورت اقناع شهروندان، بیاعتنایی به معیار شفافیت، رقابت مخرب سیاسی که گاها با ناسزا و بد و بیراه همراه است، توجه مفرط نهادهای عمومی به درآمد زایی و تجارت پیشگی، همه و همه دست به دست هم داده و به این بیاعتمادی و بدبینی دامن زدهاند. گویی شهروندان و دولت مردان هرکدام دغدغههای خاص خودشان را دارند و فقط تمام تلاششان این است که خود را از کارهای طرف مقابل مصون دارند.
به جای آن که با کلمه طیبه وحدت به سراغ چالش ها و مشکلات داخلی و خارجی بروند، به نوعی در مقابل هم صف آرایی کرده و هماوردی می کنند. حساب کنید در این وضعیت نماینده ای هم مردم را لایق شفافیت نداند و از بی جنبگی آنان سخن بگوید. فقره بورس را در نظر بگیرید که با تبلیغات گسترده دولت و وعده حمایت، مردم را به تعبیر صریح گول زد و با وضعیتی که پیش آمده حساب کنید که چقدر از مردم دیگر اعتمادی به وعده های حمایتی دولت در رابطه با بورس ندارند.
نه صرفا در قضیه بورس که اگر نگاهی ریز بینانه به تک تک مسائل رخ داده در سالیان مختلف بیاندازیم، می فهمیم که عمده بی اعتمادی ها از ناحیه مسئولان بوده و ارزش اجتماعی اعتماد که غلظت آن در سال های اول انقلاب در اندازه غیر قابل تصوری بود، امروز به مدد کاستی ها، تبعیض ها و رفتارهای نادرست مسئولان در هر دو جناح به نازلترین حد خود رسیده است.
نگاه ما به این موضوع به این ترتیب است که کاش در کنار انواع واکسن های کرونا که قرار است وارد و توزیع شود، مقداری هم واکسن اعتماد تولید کنیم. حالا می تواند بانی این واکسن ستاد اجرایی فرمان امام یا هر نهاد دیگری باشد. اما اعتماد سازی حلقه مفقوده مراودات اقتصادی و اجتماعی ماست. تا این مهم رفع نشود، چیزی به نام توسعه امری نزدیک به محال است.
آغاز این اعتماد سازی و بازگرداندن آب رفته به جوی هر چند سخت اما شدنی است و تنها زمانی اتفاق می افتد که زبان و عمل یکی باشد و برای تزریق واکسن اعتماد بهتر است مسئولان ابتدا از خود شروع کنند و بشود فضای اجتماعی اوایل انقلاب را بازتولید کرد. اما هر قدر که زمان میگذرد چنین اقدامی سخت و سخت تر می شود و هر چه زودتر باید دست به کار شد تا کار از کار نگذرد.
واکسن اعتماد وارداتی نیست!
این اعتماد سازی و بازگرداندن آب رفته به جوی هر چند سخت اما شدنی است و تنها زمانی اتفاق می افتد که زبان و عمل یکی باشد و برای تزریق واکسن اعتماد بهتر است مسئولان ابتدا از خود شروع کنند و بشود فضای اجتماعی اوایل انقلاب را بازتولید کرد.
لینک کوتاه : https://rejaletabriz.ir/?p=4155
- نویسنده : وحید خدادادی
- ارسال توسط : mellat
- 401 بازدید
- بدون دیدگاه