اکنون که فرآیند انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا تمام شده و به اصطلاح طرف حساب ما مشخص شده است و خبری از موطلایی نیست، پیش بینی در مورد آینده روابط ایران و آمریکا بالاخص پس از تکمیل چیدمان دولت جدید شدت بیشتری گرفته و روند تحولات می تواند ما را در رسیدن به یک تحلیل منطقی یاری کند.
پیروزی بایدن این نگرش را ایجاد کرد که بازگشت به برجام به زودی اتفاق خواهد افتاد و همین نگرش نگرانی های امنیتی را در میان برخی کشورهای منطقه از جمله عربستان و امارات و البته اسراییل برانگیخت. بماند که در داخل هم برخی از تندروها در این نگرانی دست کمی از دلواپسان خارجی ندارند. این دلواپسی ها زمانی تشدید شد که رابرت مالی به عنوان نماینده ویژه امور ایران در دولت جدید آمریکا انتخاب شد!
برخی این انتخاب را بهعنوان پیامی مبنیبر آمادگی آمریکا برای بازگشت به برجام یاد کردند. اما این خوش خیالی ها چندان دوام نیاورد و پیش شرط های مذاکره یکی پس از دیگری شروع شده است.
همین چند روز پیش بود که ماکرون رییس جمهور فرانسه اولین شرط را حضور عربستان در مذاکرات فی مابین دانست و معلوم شد که سیاست اروپا بعد از ترامپ به آمریکا و متحدان منطقه ای اش نزدیک شده و کار به جایی رسیده که پاریس نگران، نگرانی های ریاض شده است.
پیش شرط دوم به فاصله بسیار کمی از راه رسید و رئیس مرکز مطالعات سیاسی امارات در واکنش به پیشنهاد ایران برای گفتگوی منطقه ای در جهت حل اختلافات، خواستار حضور آمریکا در این گفتگوها شد. امارات معتقد است که برای اجرای این سیاست لازم است هرگونه مذاکره منطقه ای مشروط به مشارکت آمریکا به عنوان متحد استراتژیک کشورهای عربی شود تا از این طریق، به این مذاکرات مشروعیت بین المللی بدهند.
این گفته ها به بیان ساده تر یعنی کشورهای منطقه اعتمادی به مذاکره با ایران در پشت درهای بسته ندارند و احیای برجام نیازمند یک توافق جامع تر است. مذاکرات قبلی ایران در زمان اوباما که منتهی به توافق برجام شد، به مذاکرات ۵+۱ با ایران مشهور گردید و با اوصافی که در بالا ذکر شد، باید شاهد خیل عظیمی از دلواپسان باشیم که از ارکان دیگر مذاکره باشند.
این که مذاکرات آینده چند بعلاوه چند خواهد بود دقیقا مشخص نیست اما با این روند شاید منتظر اعداد دو رقمی باشیم و این جو بایدن عملا اقتداری در رابطه با مذاکره با ایران ندارد و برای رسیدن به توافق با تهران نیازمند چراغ سبز ریاض و تل آویو و حتی ابوظبی است. البته اگر کشورهای دیگری در آینده به این لیست اضافه نشود.
حسن رفتارهای ترامپ این بود که می شد تشخیص داد که رویکردش در رابطه با طرف مقابل به چه ترتیب است و روند فعلی نشان می دهد که نباید چشممان از این بایدن موذی و اروپای رنگ عوض کرده آب بخورد و رسیدن به توافق با وجود اعلام ضرب الاجل توسط ظریف، کمی از دور از ذهن خواهد بود.
هر چند حضور مالی یک امتیاز برای ایران به شمار می رفت اما شاید بازگشت به برجام شامل اصلاحیه هایی چند از جمله تامین منافع اسراییل و شیوخ منطقه باشد. اصلاحیه هایی که قبول آن ها اقلا در زمان دولت حسن روحانی کار دشواری است.